جایی در اعماقِ ذهن و قلبمان پیشفرضی نهفته داریم که بر اساسِ آن جهان یک ساختمانِ نظاممند و عادل است. اما رویدادها در اغلبِ موارد مسیرِ خود را طی میکنند، بیآنکه دلیلی قابلِ درک یا معنایی قابلِ وصف داشته باشند.
انسانِ مدرن در در توهمِ مسئولیتها و تواناییهایش غرق شده است. او نسبت به ناتوانیِ مناسکِ رقصِ بارانِ مدرنی که در آن مشارکت میجوید در ایجادِ تغییراتِ ادعاییشان نابیناست.