در یادداشت قبلی به آراء ایوان ایلیچ مراجعه کردم و دربارهٔ دو مفهوم مسئولیت (responsibility) و تیمار کردن یا احساس مسئولیت کردن (care) نوشتم. در همین امتداد، قصد دارم کمی دربارهٔ «ریسک» (risk) از منظر او صحبت کنم.
این یادداشت را به بهانهٔ انتخاباتِ ریاستجمهوریِ ۱۳۹۶ نوشتهام. در آن به سه فرضِ کلیدی دربارهٔ سیاستورزی و برخی نتایجِ عملی که از آنها ناشی میشود اشاره میکنم. این سه فرض عبارتند از «فرضِ انقلابیگری» به معنایِ مقاومتِ زیستهشدهٔ سیاسی و مدنی در برابرِ ارادهٔ مرگ؛ «فرضِ هیچبودگی» به معنای پذیرفتن کوچکبودنِ خود و پرهیز از هر نوع سرسپردگی به دیگران و «فرضِ امیدواریِ بیتوقع» به معنایِ تنها شیوهای که امکانِ حضورِ انقلابی و کُنشِ سیاسیِ حقیقی و فسادناپذیر را فراهم میآورد. وقتی با مجموعهٔ این فرضها به شرایطِ امروز و اوضاعِ زمانه نگاه میکنم، قضاوتِ فردیام، من را به شرکت در انتخاباتِ پیشِ رو ترغیب میکند. توجه داشته باشید که هدفِ این نوشته ارائهٔ فهرستی عمومی از دلایلی که باید به واسطهٔ آن در انتخابات شرکت کرد نیست، بلکه سعی میکند به شکلی بسیار فشرده، فرضهایی مبنایی که برایِ من معنایی شخصی و زیستهشده دارند را با شما به اشتراک بگذارد.