دربارهٔ یلدا

در به سوی دانایی توسط

یلدا واژه‌ای آرامی (سریانی) است به معنای زایش و تولد؛ میلادِ نور. واژه ظاهراً از طریق مهاجرانِ مسیحی در عهد ساسانی وارد زبان و فرهنگ ایرانی شده است. البته سنتِ گرامی‌داشت طولانی‌ترین شب سال و زایش نور و پیروزی آن بر تاریکی، بسیار کهن‌ است و منحصر به اقوام ایرانی هم نیست.

خیلی از چیزها و تجربه‌ها قابل توصیف نیستند و دربارهٔ آن‌ها جز به تمثیل و استعاره نمی‌توان حرف زد. نکته‌ای که انسان‌های بصیر از دیرباز به آن واقف بوده‌اند. کتاب مقدس با آیه‌هایی دربارهٔ خلقت نور آغاز می‌شود، تولد عیسی (ع) با شبِ یلدا قرابت دارد و در قرآن نور یکی از اسامی خداوند است. نور و تجربه‌های عالیِ روحانی به هم مرتبط هستند؛ می‌گوییم «قلبش به نور ایمان روشن شد.» نور هم روشن‌کنندهٔ چیزهاست و هم تاریکی‌ها را از بین می‌برد و استعاره‌ای از تجربهٔ معنوی و درک وجودی خداوند به معنای عالی‌ترین و کامل‌ترین اراده است.

این نوع نور من را به یاد رنگ‌ها می‌اندازد. نور می‌تواند رنگ‌های مختلفی داشته باشد؛ سرخ باشد، آبی باشد؛ سبز باشد. اما وقتی آن‌ها را به هم می‌افزاییم نور سفید (بی‌رنگ) ایجاد می‌شود. هر کدام از این رنگ‌ها یکی از قوای زندگی ما هستند: حس، عقل، اراده، شهود، تخیل، شفقت و امثالهم. اگر کسی بتواند این قوای مختلف را به صورت مناسبی بپرورد و به هم اضافه کند خواهد توانست خداوند؛ آن بی‌رنگِ رنگ‌دهنده به همهٔ چیزها را تجربه کند. رنگ‌ها وقتی با هم ترکیب می‌شوند بی‌رنگ می‌شوند. تا پیش از آن فقط رنگ است؛ رنگ‌ها هستند. همان‌طور که بدون نورهای سبز یا سرخ یا آبی نمی‌توان نور بی‌رنگ ایجاد کرد، عقل و عشق هم بدون هم نمی‌توانند خدا را تجربه کنند.

بلندترین شب سال فرصت و بهانه‌ای است که در کنار هم بنشینیم و به مفهوم نور و رابطهٔ آن با خدا و خوبی بیاندیشیم. چه فرق می‌کند آن را یلدا یا شبِ چله یا حتی کریسمس بنامیم؟ البته در این میان واژهٔ یلدا از همه رمزآلودتر است و ما را به فراسو دعوت می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.

*

بروید بالای صفحه