Tag archive

سکوت

رسایی و شیواییِ سکوت

درون‌مایهٔ این نوشته دربارهٔ ارتباط است. ارتباط با دیگری. اما برایِ‌ ارتباط با دیگری باید زبانِ او را دانست. ایلیچ می‌گوید زبان فقط صدا نیست، بلکه صدا و سکوت است و باید هر دو را با هم آموخت. واژه‌ها در دامنِ سکوت جان می‌گیرند و تنها راهِ ارتباطِ عمیق با دیگری یاد گرفتنِ دستورِ زبانِ سکوتِ اوست. اما دستورِ زبانِ سکوت را هرگز نمی‌توان یاد گرفت، اگر که ذهنِ تو سرشارِ از صداهایِ خودت باشد، صداهایی که از خودت، خانه‌ات و سرزمینت حمل می‌کنی. برایِ این‌که بتوانی دیگری را بفهمی، اول باید با خودت غریبه شوی. بیگانه‌ای در هجرت، در غربت، در تبعید. اما این کافی نیست. باید پذیرا و تسلیم سکوتِ دیگری باشی تا این امکان را فراهم آوری که واژه‌هایش در قلبِ تو متولد شوند.

حضور

دوستی و سکوت

مجری پرسید: «در تمامِ صحبت‌هایتان با دقت از آوردنِ نامِ او پرهیز کردید. چرا دربارهٔ او حرف نزدید؟» کمی فکر کرد و با لحنی جدی و صمیمی گفت: «ترجیح می‌دهم دربارهٔ دوستانم به شکلی سطحی حرف نزنم.»

شعر

آینه‌خانه

این مجموعهٔ اشعار ترتیبِ‌ معینی ندارند، اگر چه هر شعر با یک عدد مشخص شده است. این پست شامل اشعار شمارهٔ ۲۱ تا ۲۵ است.

بروید بالای صفحه