شاهرخ مسکوب
آن چه در ذیل میآید بخشهایی انتخابی از سخنان شاهرخ مسکوب در گفتگو با علی بنوعزیزی و علی دهباشی در سال ۱۳۷۳ است که با اندکی ویرایش نقل میکنم.
آن چه در ذیل میآید بخشهایی انتخابی از سخنان شاهرخ مسکوب در گفتگو با علی بنوعزیزی و علی دهباشی در سال ۱۳۷۳ است که با اندکی ویرایش نقل میکنم.
این نامه توسط ابراهیم گلستان و خطاب به نادر ابراهیمی در تاریخ ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱ نوشته شده و اولین بار در کتاب «نامه به سیمین» منتشر گردیده است. متن حاوی ارجاعات متعدد و بعضاً دشواری است که پس از مراجعه به منابع مختلف در اینترنت به صورت کوتاه در پانویس معرفی کردهام. در برخی قسمتهای متن علامت «...» میبینید به این معنا که در آن جا جملاتی از متن حذف شدهاند. این حذفها کار من نیست و من متن را همانطور که در دسترسم بود و با اضافه کردن پانویس و ویرایش ظاهری برای دسترسی سادهتر خودم بازنشر کردهام.
این یادداشت به قلم آقای احمد زیدآبادی نگاشته شده و در تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۷ در کانال تلگرام ایشان منتشر شده و من آن را با اندکی ویرایش ظاهری برای دسترسی آتی خودم بازنشر میکنم.
این گفتگو توسط گروه فرهنگی-اجتماعی اندیشکدهٔ برهان انجام گرفته و در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۷ در وبگاهِ برهان منتشر شده است. من آن را با اندکی ویرایش ظاهری برای دسترسی آتی خودم بازنشر میکنم. در ضمن چون نتوانستم نام مصاحبهکننده را پیدا کنم، صحبتهای او را با عبارت «مجری» از پاسخهای آقای دیهیمی متمایز کردهام.
این مصاحبه توسطِ خانمِ فرحِ طاهری با خانمِ فاطمه واعظی (پریسا) که از استادانِ به نامِ موسیقی و آوازِ ایرانی است انجام شده است. این گفتگو بسیار به دلم نشسته است و به همین دلیل هم دوست دارم آنرا همینجا دمِ دستم داشته باشم؛ برای مراجعهٔ راحتتر در آینده. مطلب همان است که پیش از این در وبلاگِ خانمِ طاهری منتشر شده، فقط آنرا اندکی ویرایش کردهام.
این یادداشت توسطِ «داریوشِ شایگان» نگاشته شده که برایِ مراجعهٔ آتیِ خودم اینجا عیناً تکرار میکنم؛ البته بعد از ویرایش و افزودن زیرنویسها و برخی توضیحات کوتاه. این یادداشت خلاصهای است از کتابی که آقای شایگان دربارهٔ هانری کُربن تألیف کرده است: «هانری کربن: آفاق تفکر معنوی اسلام ایرانی؛ داریوش شایگان، ترجمه توسط باقر پرهام؛ نشر فرزان روز ۱۳۹۲».
دربارهٔ مفهومِ «تاریخ» و «تاریخی بودن» و مقایسهٔ «وقت» با «زمانِ تقویمی»: "ایبسا رویدادهایی ظاهرا کماهمیت و جزئی روزمره که حتی در لحظۀ حدوث هم تاریخی است یعنی حاویِ حقیقتی است که به مرور پرفروغتر میشود و بر آیندۀ دور هم اثر میگذارد ولیکن امروز درک اهمیتش نیاز به بصیرت دارد. معنای تاریخی بودن یک ملت آن نیست که آن ملت عقبۀ دور و درازی در اعماق زمان تقویمی دارد. «تاریخی بودن» به این معنی است که هماینک «تاریخی هست» یعنی اهل تشخیص است و میتواند لابلای روزمرهترین رویدادها نیز آن وجه بیزمان و بامعنایش را درک کند. تاریخی بودن یعنی در همۀ شئون زندگی امروز از غذا، مناسبات، زبان، تفکر، آیین، باور همۀ آن ارزشی که «به روزگاران» تحصیل شده، منشأ اثر باشد. انسان و جامعۀ تاریخی، امری «درگذشته» نیست بلکه زنده است و تاریخ از خلال روزمرهترین وجوه زندگی اوست که به منصۀ ظهور میرسد وگرنه گذشتهها که گذشته است."
دو تن از دوستانِ ایوان ایلیچ (پیتر وارشَل و تیری پاکو) از او میگویند.
همسرم این گفتگو را که توسط پرویز جاهد با عباس کیارستمی انجام شده به من معرفی کرد و از خواندش بسی لذت بردم، اینقدر که دوست دارم متن را اینجا دمِ دستم داشته باشم. ظاهراً این مطلب اولین بار در سایت رادیو زمانه منتشر شده است. مطلب همان است، فقط آنرا اندکی ویرایش کردهام.